مردی که «چراغ لمپا» او را کارآفرین کرد
کارآفرین یزدی گفت: ده سال داشتم که در حال درس خواندن بودم، پای برادرم به چراغ نفتی خورد و چراغ لمپا روی دستم افتاد و دستم سوخت. بعدها خانهها برقکشی شدند و دیگر در خانه بوی نفت و سوختگی نبود و با یک کلید خانهها روشن میشدند، از همان زمان تصمیم گرفتم که مهندس برق بشوم و تا ۱۶ سالگی برقکشی ساختمان را یاد گرفتم و درآمدی برای خودم داشتم.
به گزارش پایگاه خبری شایوردنیوز، محمدمهدی فنایی کارآفرین یزدی در مراسم «سومین گردهمایی سالانه انجمن توسعه فرهنگ کارآفرینی شهرستان رفسنجان» بیان کرد: زندگی بینیت باطل است، وقتی هدف آهنین داشته باشیم از هیچ چیز ترس و هراس نخواهیم داشت و حاشیهها را کنار خواهیم گذاشت و قدرتمندانه به هدفمان فکر خواهیم کرد و به هیچ عنوان نباید در کسب و کار از شکستهایی که سر راهمان قرار میگیرند، ترس داشت.
وی با اشاره به اینکه باید برای رسیدن به اهدافمان شجاع بود، خاطرنشان کرد: اگر خودشناسی داشته باشیم به اهدافمان خواهیم رسید، باید فکرمان را راه بیندازیم و مشکلترین گرهها را باز کنیم.
فنایی با اشاره به اینکه کارآفرین باید تعامل با افراد، خودشناسی و عُرضه عَرضه را بداند، افزود: هدف انجمن کارآفرینان رفسنجان این بوده که به نسل آینده بها دهد و آنها برنامهریزی و فکر کردند و میخواهند این نسل را به جایگاه خوبی برسانند.
این تولید کننده صنعت برق بیان اینکه شرکت الکتروکویر نامی آشنا برای مدیران صنعت برق کشور است و ۴۰۰ نیرو به طور مستقیم در این شرکت کار میکنند، اظهار کرد: محصولات شرکت تحت لیسانس شرکت زیمنس آلمان است اما دلیل موفقیتمان این است که مقوله کیفیت و استاندارد برای ما مهم است و همین موضوع باعث شده که محصولاتمان هم در بازار داخلی و هم بینالمللی جایگاه مناسبی را کسب کنند و احترام گذاشتن به مردم به کسب و کار برکت میدهد.
این کارآفرین یزدی در ادامه گفت: در هر بخشی و محصولی که ما فعالیتی را انجام دادیم شرکت زیمنس آن را برترین تشخیص داده است، بنده باید به نکته مهمی اشاره کنم و آن توجه به این نکته است که در دنیای امروز تولید محصولی باکیفیت و با قیمت مناسب و تحویل به موقع امری کاملا روشن است که شرکتها برای بدست آوردن بازار با هم رقابت میکنند که شرکت الکتروکویر این مقولهها را مدنظر داسته است.
فنایی در ادامه مراسم گوشهای از خاطرات جوانیاش را تعریف کرد و گفت: پس از اخذ دیپلم وارد دانشگاه پلیتکنیک (امیرکبیر فعلی) شدم و رشته مهندسی برق را انتخاب کردم. پس از ورود به دانشگاه پلیتکنیک، نماینده خوابگاه دانشجویان شدم. یک سال پس از ورود به دانشگاه در سال ۱۳۴۸ جنبشی اعتراضی درباره افزایش قیمت اتوبوس از ۲ ریال به ۴ ریال در تهران به راه افتاد. این جنبش پس از ورود به دانشگاه، ابعاد و دامنههای دیگری به خود گرفت و به جنبشی علیه حکومت وقت، بدل شد. در این جنبش شرکت کردم که به همراه تعداد دیگری از دانشجویان از تحصیل محروم و به زاهدان تبعید شدم. این موضوع سبب شد که به اجبار به خدمت سربازی اعزام شوم.
محمدمهدی فنایی بیان کرد: خدمت سربازیام را در منطقه چاه خرما و زاهدان طی کردم. باتوجه به محرومیت منطقه، شرایط خدمت بسیار سخت و طاقت فرسا بود اما پس از پایان خدمت سربازی، مورد بخشش قرار گرفتم و مجددا به دانشکده برق دانشگاه پلی تکنیک بازگشتم تا تحصیلات خود را در رشته مهندسی برق در این دانشگاه ادامه دهم و تلاش کردم تا به این مرحله رسیدم و از آن سال که دستم سوخت ۶۶ سال گذشت و به اهدافی که در سر داشتم رسیدم.