تجربه تلخ مشارکتسوزی ۸ تیر/هشدار! به مردم برگردیم!

نویسنده: غلامرضا بنیاسدی/روزنامهنگار
یادداشت_شایوردنیوز/ما جامعهمان را نمیشناسیم. این تلخترین اعترافی است که باید از زبان و قلم ما برخیزد. برای من این نوشته اگر تلخترین نوشته عمرم نباشد – لااقل – در شمار تلخترینهاست. ما جامعه را نمیشناسیم. فهم مسئولان از مردم و جامعه، همان نمایش تلویزیون از صندوقهای رای است که جمعیت هر لحظه انبوهتر میشود. صندوقهایی که مردم برای رای دادن، ساعتها در صف میایستند و به این در صف ماندن افتخار میکنند. تصور حضرات، یک حماسه بزرگ است و ما رسانه نگاران هم آن را با تیتر و عکسهامان تقویت و حتی گاهی تصویرسازی به تصور غیردقیق از اوضاع.
صفحه یک روزنامههای شنبه را نگاه کنید! تیتر اکثر رسانهها چه رابطهای با واقعیت جامعه دارد؟ تلخ است این رویداد. برای من نوشتن از این فضا تلختر هم هست اما خدا کند این تلخی، بیپایان نباشد بلکه پایان تلخی باشد بر نگاه ما که ما را به واقعیت برساند. پایانی چنین تلخ میتواند به شیرینی پیامد یابد. خدا کند این سکوت فراتر از فریاد مردم را بشنوند مسئولان. بشنوند نه مثل همیشه که حکایت از جنس در و دروازه است، بلکه به گوش گیرند و هوشیار شوند و هوش کنند برای اصلاح امور که تا اتفاق نیفتد، نگاه مردم هم تغییر نخواهد کرد. تا این تغییر رقم نخورد هرچه کنیم خودمان را فریب دادهایم و نتیجه “رقم مغلطه بر دفترِ” تاریخ خواهد بود. باید به مردم برگردیم. باید نه فریاد، نه گفتهها که ناگفتههایشان را هم بشنویم. تکریمشان کنیم و برای خود جز خدمت، هیچ شأن دیگری قائل نباشیم. که این بالاترین جایگاه است برای حکمرانان اگر به قاعده علوی به حکومت نگاه کنند.
تکرار میکنم که این تلخترین لحظاتی است که تجربه میکنم. حتما برای بسیاری دیگر هم چنین خواهد بود. الا کسانی که باورشان است و گاه هم به زبان میآورند که اگر مردم بیایند ما بدبخت میشویم چون پیروزی خود را در غیبت مردم میبینند و البته تجربه هم کردهاند. به دهانشان هم چنان مزه کرده است که با همه توان میکوشند مردم غایب باشند.
من بدگوییها، بداخلاقیها، بدکرداریهای مناظرات را هم در همین راستا میبینم. رفتارها و گفتارهایی که بسیار مشارکتسوز بود. پیشتر هم در یادداشتِ “این پوششیهای مشارکتسوز” به این مهم توجه دادم. باری، برای من تلخ است. قطعا برای دیگران هم چنین خواهد بود اگر به امروز و فردای ایران و انقلاب فکر کنیم. و باز هم خدا کند با تغییرِ صادقانه رفتار ما، مردم هم ما را باور کنند.
امیدواریم این سیلی سنگین همه ما را بیدار و هوشیار کند.