ما کارگران، رعیت املاک شده ایم
همیشه وقتی خبر از تحصن کارگران به گوش می رسد، اکثر تحصن کنندگان، کارگران شرکت های صنعتی و کارخانه ها هستند، و از اینکه حقوقشان سر موقع پرداخت نمی شود و یا مزایای کارگری در نظر گرفته نمی شود، از کارفرما و صاحبان کارخانه ها شکایت دارند. اما این بار موضوع فرق می کند و کارگران کشاورز که بر روی باغات پسته کار می کنند، از اوضاع فعلی و درآمد پائین شان گلایمند هستند.
به گزارش شایوردنیوز، یک هفته پیش تعدادی از کارگران شرکت کشت و صنعت بهار وابسته به املاک مصادره ای دکتر رفیعی (باغات و اراضی مشجر پسته) جلوی فرمانداری تحصن می کنند تا صدای اعتراض خود را به گوش مسئولین برسانند. کارگران جوانی که از بی عدالتی رنج می برند و چشم امیدشان به مسئولین شهرستان است تا در این مسیر یاری رسان آنها باشند.
املاک معروف دکتر رفیعی در روستاهای حومه شرقی رفسنجان پراکنده هستند که بیشترین سطح کشت اراضی پسته این املاک در روستای فردوسیه آزادگان، ۱۰ کیلومتری شهر رفسنجان واقع شده اند. بعد از انقلاب که املاک رفیعی مصادره می شوند در طی سال های متمادی در هر دوره بیش از ۲۰۰ کارگر بر روی این باغات کشاورزی کار می کردند، که در هر دوره تعدادی بازنشسته می شدند که نیروی کار جوان جایگزین بازنشسته ها می شد. اما تعدادی از کارگران که اکثر آنها جوان هستند، شرایط شغلی شان تضمین شده نیست و با حقوق بسیار پایین روزگار می گذرانند.
به روستای فردوسیه آزادگان می رویم. روستایی که اکثر ساکنان آن کشاورز و خرده مالک هستند، زنان و مردان سخت کوشی که در کنار هم کشاورزی می کنند و باغات پسته زیادی را آباد کرده اند.
مردمان این روستا علاوه بر اینکه در باغات خود کار می کنند، بر روی باغات پسته املاک مصادره ای رفیعی هم کار کرده و در فصل برداشت پسته، زنان هم همپای مردان در برداشت و فرآوری پسته زحمت می کشند.
جوانان روستا به کار کشاورزی علاقه دارند و برای گذران زندگی بر روی باغات پسته املاک رفیعی کار می کنند تا خرج و مخارج زندگی شان را تأمین کنند. اما این روزها این جوانان از عملکرد شرکت کشت و صنعت بهار (املاک مصادره ای رفیعی) ناراضی هستند، زیرا این شرکت به تعهداتی که به آنها داده، عمل نکرده است و حدود سه هفته است که دست به تحصن زده اند.
با کارگرها قرارداد صوری بسته شده است تا خود به نان و نوایی برسند
یکی از کارگران در گفتگو با شایورد می گوید: حدود ۴۰۰ هکتار زمین با سه حلقه چاه موتور متعلق به املاک دکتر رفیعی است که بیش از ۵۰ درصد سطح زیر کشت باغات پسته روستای فردوسیه آزادگان در تملک شرکت کشت و صنعت بهار است که هم اکنون بیش از ۱۰۰ نفر در طی سال در باغات کار می کنند. عملیات های کشاورزی همچون کوددهی، آبیاری، اصلاح باغات، هرس، سم پاشی، بیل زنی و… را انجام می دهند که در فصل برداشت پسته تعداد کارگران (کارگران فصلی) افزایش پیدا می کند.
وی اضافه می کند: تعدادی از کارگران قراردادهایشان با شرکت کشت و صنعت بهار است اما حدود ۵۰ جوان هستیم که چند سال درگیر هستیم تا شرکت ما را استخدام کند تا امنیت شغلی مان تأمین شود. هر سال قول و وعده پوچ می دهند؛ تا اینکه سال ۹۷ شرکت پیمانکاری با ما قرارداد بست و قول دادند که بعد از دو_سه سال زیر نظر شرکت کشت و صنعت بهار با ما قرارداد بسته شود؛ اما تا به حال به قول خود عمل نکرده اند. البته شرکت پیمانکاری هم مقصر نیست. ما هم چند هفته است که اعتصاب کرده ایم و سر کار نرفته ایم تا خواسته هایمان را تا حدودی عملی کنند.
این کشاورز جوان از حقوق و مزایای پائین حرف به میان می آورد و بیان می کند: این شرکت پیمانکاری با ما قرارداد صوری بست و ما برگه های سفید را امضاء کردیم؛ یعنی مبلغ حقوق و مزایا و سختی کار و… در برگه ها قید شده است؛ ولی جاهای خالی در برگه ها توسط ما پر نشده است. بعدا شرکت جاهای خالی قراردادها را پر کرده است. ما هم برای اینکه بیکار نباشیم و همین حقوق بخور و نمیر را بگیریم، برگه ها را امضاء کردیم. در صورتی که برگه قراردادها بر اساس قانون کار تنظیم شده اما ما هیچ یک از این مزایا را دریافت نمی کنیم و ماهی ۲ میلیون و صد هزار تومان حقوق می گیریم، روزی ۷۰ هزار تومان. اگر یک روز هم سر کار نرویم دیگر از حقوق آن روز خبری نیست. اگر هم در روزهای تعطیل و مناسبت هایی که تعطیل هستند، کار کنیم باز هم از افزایش حقوق روزانه خبری نیست و مزد روزهای عادی را پرداخت می کنند. دیگر از حق عایله مندی و سنوات، بیماری، مرخصی و…. خبری نیست. یعنی به زبان ساده قراردادها طبق قانون کار بسته شده اند اما صوری و ظاهری هستند تا خود به نان و نوایی برسند، و ما طبق قانون کار هیچ مزایایی دریافت نمی کنیم.
برای بیل زنی در باغات باید آزمایش می دادیم
یکی دیگر از کارگران در ادامه صحبت های دوستش می گوید: برای اینکه ما در باغات پسته کار کنیم باید گواهی سوء پیشینه، برگه آزمایش و …را به کارفرما ارائه می دادیم تا بتوانیم در باغات بیل بزنیم. حتی چند روز رایگان کار کردیم تا ما را آزمایش کنند که اهل کار هستیم یا نه؟ در صورتی که چند روز پیش حدود ۶۰ کارگر اتباع افاغنه غیرمجاز که در بین آنها افراد با سن بالای ۵۰ سال هم بود را بدون درخواست هیچ تعهد و آزمایشی سر کار آوردند و روزی ۲۲۰ هزار تومان به آنها دستمزد دادند. در صورتی اگر در روستا کسی سنش بالای ۴۰ سال باشد در باغات نمی تواند کار کند، باید قبل از این سن در باغات شروع به کار کرده باشد.
این کشاورز جوان بیان می کند: همه این کارگران متأهل هستند و چند تا بچه قد و نیم قد دارند. آیا با این حقوق می شود زندگی کرد؟ حقوق را هم که سر ماه نمی دهند، ۴ ماه، ۲ ماه شده است که حقوق نگرفته ایم. شاید باورتان نشود که روزها می شد چیزی در خانه نداشتیم که بخوریم. بعضی شب ها مخصوصا هنگام برداشت پسته که از باغات نگهبانی می کنیم، اضافه کاری نمی دهند؛ فقط شبی ۱۰ هزار تومان در ازای چهار ساعت کار، دستمزد می دهند.
مدیر غیربومی درد کارگران را نمی فهمد
این کشاورز جوان تصریح می کند: شرکت کشت و صنعت بهار با قراردادهای صوری می خواهد قانون را دور بزند و همه چیز را بر عهده شرکت پیمانکار بیندازد. مدیر شرکت کشت و صنعت بهار غیربومی است و از تهران آمده، حتی بعضی چیزها را نمی داند، باور می کنید نمی دانست این علف های هرز در باغات چی هستند!! اگر مدیر شرکت بومی بود، شاید درد ما را بهتر می فهمید. ما امنیت شغلی می خواهیم و اینکه آینده شغلی مان تضمین شود، هر آن ممکن است قراردادها را فسخ کنند و ما را از کار اخراج کنند. پدرها و پدربزرگ های ما بر روی همین زمین ها کار کرده اند تا باغات مثمر ثمر شدند و حالا باغات میلیاردها درآمد دارند. پس این همه درآمد کجا می رود؟ آیا حق کارگر باید چنین داده شود؟
یکی از کارگران که به تازگی بچه دار شده است، می گوید: حقوق ها را چند ماه چند ماه نمی دهند، پوشک بچه ام را قرض می کنم؛ مگر می شود چقدر قرض کرد و یا به زن و بچه ات سختی داد؟ بگوییم این را نخورید، آن را نخورید.
این کارگر اضافه می کند: زندگی خرج دارد، وقتی پول نداشته باشی، جوان مجبور می شود به سمت خلاف و دزدی برود. این بی پولی خلاف و سرقت را زیاد می کند. جوان ها همینجوری خلافکار می شوند.
وی خاطر نشان می کند: می گویند بودجه نداریم؛ پس پسته ها را با قیمت بالا فروخته اید، پولشان را چه کار کرده اید؟ از آن طرف می گویند آمار بیکاری بالاست. من به عنوان یک جوان که حالا شغل کشاورزی را انتخاب کرده ام، باید از ما حمایت کنند و حقوق مان را بر اساس عدالت و قانون کار بدهند. آیا با این گرانی ها و حقوق کم می توان زندگی کرد؟ مدیران خودشان که حقوق بالا می گیرند و به فکر قشر کارگر نیستند.
روستایی با میلیاردها ثروت که سهمی از آن نمی برد
در روستا که دور می زنیم، خیابان های اصلی روستا، آسفالت و پیاده روی مناسب و استاندارد ندارد و همچنین بلوارها شکل و ظاهر زیبایی ندارند و روشنایی شان کافی نیست. سالهاست که کوچه ها خاکریزی شده اند تا آسفالت شوند؛ اما بدلیل نبود بودجه این کار هم انجام نشده است. در روستا یک سالن ورزشی نیست که جوانان روستا، ورزش و تفریح کنند و زمین چمن فوتبال هم در روستا نیست. همچنین دبستان روستا ۴۵ سال پیش ساخته شده و متروکه و تخریبی است.
با دهیار روستا گفتگو می کنیم. فاطمه دهقانی دهیار روستای فردوسیه آزادگان در گفتگو با شایورد می گوید: املاک کشت و صنعت بهار دارای سه موتور آبکشی و حدود چهارصد هکتار زمین مشجر پسته است که از سالیان گذشته حدود ۲۰۰ نفر کارگر کشاورزی در باغات مشغول به کار بودند که بازنشسته شدند و در حال حاضر ۶۰ کارگر دائم دارد.
دهقان اضافه می کند: با توجه به کمبود کارگر و تعداد جوانان بیکار روستا که حدود ۵۰ نفر هستند، از لحاظ حقوقی حق آنها ضایع شده است که با توجه به احتیاج شرکت کشت و صنعت به کارگر در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ماه ۱۴۰۰، حدود ۶۰ نفر از اتباع افاغنه غیرمجاز به روستای فردوسیه آزادگان در ترمینال فرآوری پسته که متعلق به شرکت است، اسکان داده شدند که توسط اهالی روستا اخراج شدند که باعث تشنج و درگیری شد.
دهیار فردوسیه آزادگان بیان می کند: در صورتی که تمام آلایندگی ها ناشی از سم پاشی و کوددهی برای مردم روستا است و منابع آب های زیر زمینی روستا مصرف می شود، ولی هیچ بودجه ای از طرف املاک مصادره ای رفیعی عاید روستا نمی شود و هیچ درآمدی در خصوص اشتغالزایی، فعالیت های عمرانی، فرهنگی، رفاهی و ورزشی در روستا هزینه نمی شود. تمام کوچه های روستا خاکی هستند و فقط خیابان های اصلی آسفالت شده اند.
وی اضافه می کند: شورا و دهیاری روستا با مدیران شرکت در رابطه با اشتغال جوانان و کمک به عمران و آبادانی روستا چندین جلسه برگزار کرده اند اما مدیران شرکت تا به حال همکاری نکرده اند و هیچ حق و حقوقی، حتی یک درصد کم را برای روستا در نظر نگرفته اند.
یکی از ساکنین روستا که در باغات املاک دکتر رفیعی کار می کند در گفتگو با شایورد می گوید: بیست روز است که کارگران اعتصاب کرده اند و به کارگران گفته اند، اگر می خواهید با همین حقوق کار کنید؛ وگرنه هر جا دوست دارید سر کار بروید. من را بیرون کردند، گفتند سنت بالا رفته است، روزی که من در باغات کار می کردم سنم بالا نبود؟ حالا سنم بالا رفته است، من فقط ۴۰ سال دارم. وقتی من را از کار بیرون کردند هنوز یک ماه قرارداد داشتم. جزء لیست بیمه شدگان بودم اما من را بیمه نکرده اند، شرکت صوری بوده و بعضی از کارگران را بیمه نکردند. کارگران افاغنه آوردند که جوانان از روستا بیرون شان کردند. کارگران مسالمت آمیز معترض شدند، هر کسی بگوید که به باغات و لوله های آبیاری خسارت زده اند، دروغ می گویند؛ می خواهند کارگران را تخریب کنند.
وی در ادامه عنوان می کند: چهل کارگر است که همه آنها زن و بچه دارند. سالی میلیاردها پسته می فروشند که پول آن کجا می رود؟! سالن ورزشی و تالاری که در روستا در حال ساخت است، مدت هاست که نیمه کاره رها شده است، چون بودجه ای نیست که این ساختمان ها تکمیل بشوند و همه هزینه ها را دهیاری پرداخت کرده است و املاک یک ریال برای عمران و آبادانی روستا هزینه نمی کند. وضعیت راهها و خیابان ها و کوچه ها را می بینید که خراب هستند و در شأن مردم روستا نیست. آیا این روستایی است که صدها میلیارد ثروت دارد. مگر شرکت کشت و صنعت بهار با وجود این باغ ها به روستا خسارت نمی زند؟ ماشین های سنگین شرکت به راهها خسارت می زنند، سم پاشی درختان که هم آلودگی ایجاد می کند، و همچنین منابع آب زیر زمینی روستا که هم کاهش پیدا می کند.
این کشاورز اضافه می کند: پدر و پدربزرگ و جدمان در این باغات کار کرده اند. سال هاست که پسته های این باغات را به خارج از روستا می برند. بدون اینکه در اینجا کارگاهی احداث شود و اشتغال زایی ایجاد کنند. جوانان روستا به همین بیل زنی و کار کشاورزی در باغات راضی هستند، اما همین هم که حق و حقوق ما را درست و حسابی نمی دهند و بعضی از جوانان روستا را سر کار راه نمی دهند. شاید باورتان نشود چند تا کارگر ماهها مجانی کار کردند و بعد از چند ماه یک حقوق پائین دریافت کردند.
احمد انارکی محمدی نماینده سابق رفسنجان و انار در مجلس شورای اسلامی شهریورماه ۹۸ در جلسه ای در فرمانداری به املاک مصادره ای رفیعی و جلسات متعددی که در این خصوص انجام شده است، اشاره می کند و می گوید: «با پیگیری های صورت گرفته و با تأکید مقام معظم رهبری از خروج درآمد حاصل از املاک دکتر رفیعی به خارج جلوگیری شد و قرار شد که درآمد حاصل از این املاک صرف خانواده های کمیته امداد شود.»
انارکی محمدی بارها با مسئولین استان و کشور و مسئولان کمیته امداد جلساتی داشت و خواستار شفافیت سازی درآمدها و هزینه کردها در حوزه املاک دکتر رفیعی شد که در این خصوص، تاکنون مدیران از پاسخ روشن و شفاف به عموم و مخصوصا مردمان روستا طفره رفته اند.
اکنون با این تصمیم ها به نظر می رسد که باید به قشر زحمت کش و سختکوش کارگر توجه کرد و بر اساس نگاه عدالت محور اسلام و توجه ویژه اسلام به قشر کارگر، بایستی حق و حقوق این جوانان را بر اساس قانون کار بپردازند و حق آنها از شرکت گرفته شود. شرکتی که میلیاردها درآمد دارد و حق مردم این روستاست که درصدی از آن برای عمران و ساخت و سازهای عمومی در نظر گرفته شود.
مسئولین شهرستان، فرماندار و نماینده باید برای احقاق حقوق کارگران تلاش کنند، و لحظه ای خودشان را جای این کارگران بگذرانند که آیا می توانند با این حق و حقوق و با این شرایط زندگی کنند؟
صحبتهای جوانان روستا گویای همه ناگفته هاست و انتظار می رود لااقل مسئولان و مدیران بر اساس عدل و انصاف جانب قشر کارگر را بگیرند و عبارت «ارباب و رعیت» را در این دوره منسوخ کنند. زیرا سال هاست که مردم روستا به املاک دکتر رفیعی «باغات اربابی» می گویند زیرا با این بی عدالتی ها هنوز به این باور نرسیده اند که دوران ارباب و رعیتی تمام شده است.
گزارش: فاطمه ملایی