اجتماعیاخبارایران و جهانبهداشت و سلامتگزارش

انار دنیا به روی من می‌خندد

شایوردنیوز/گزارش، در درمان اعتیاد به قدری موفق عمل کرده است که او را به عنوان نماینده سازمان ملل در بحث آسب های اجتماعی انتخاب کرده اند. جوانی اش را با درس خواندن عجین کرده بود، به طوری که رتبه دو رقمی کنکور را کسب می کند و در دانشگاه شهید باهنر کرمان پذیرفته می شود، ترم دوّم با یک دانشجوی پزشکی هم اتاقی می شود. آرزوی خود را موفقیت در رشته تحصیلی اش «مکانیک» می بیند و شب ها و روزها درس می خواند، برای خانواده اش خیلی عزیز است.

در میانه راه، بعضی مواقع از درس خواندن خسته می شود،امّا او بی وقفه درس می خواند تا بتواند با بهترین معدل، درسش را به پایان برساند، دیدن خستگی های شبانه اش بر روی رخسار نمایان می شود، که هم اتاقی اش، همان دانشجوی رشته پزشکی، محمدرضا را وا می دارد که مانند خودش وارد عرصه اعتیاد شود و می گوید این ماده تو را شب ها تا صبح بدون ذره ای خستگی بیدار نگه می دارد و می توانی درست را بخوانی و روزها بدون خستگی بر سر کلاس حاضر شوی.

این مقدمه شروع اعتیاد محمدرضا ۱۸ ساله است؛ ۲۲ سال از هر گونه مواد مصرف می کند تا در رویاهای خود غرق شود و غم دنیا را فراموش کند. ۲۲ سال در مصرف انواع مواد مخدر اعم از الکل، شیشه و … ، در فلاکت، بدبختی، انزجار، منجلاب دروغ و یاوه گویی، در اسارت مواد مخدر غرق می شود و زندگی اش در تاریکی فرو می رود.

محمدرضا بدلیل مصرف مواد مخدر، درس را از دست می دهد و گوشه نشینی و عزلت را انتخاب می کند. او حالا انوع مواد مخدر صنعتی را هم تجربه کرده است.

به ناگهان جرقه ای در ذهنش زده می شود که ای انسان چرا جانی که خداوند در وجودت نهاده است را مسخر افکار پلید و فعالیت های زشت و نابهنگام خود که شایسته اشرف مخلوقات نیست کرده‌ای؟ به گفته خودش مواد مخدر قهرمان بوکس جهان است و هر انسانی را به زمین می زند که توان بلند شدن را نخواهد داشت.

او اکنون ۹ سال و ۹ ماه و ۵ روز است که از هر گونه مواد مخدر پاک است و حتی دروغ مصلحتی هم از او گریزان است و به علاوه نیز خود را در جبران حق الناس هایی که از خانواده و مردم ضایع کرده است مهیا و در کنار آن سفره ای پهن کرده و جوانان شهرش را دور آن جمع کرده تا طعم خوب ترک مواد کشنده و تباهی و ویرانگری را بچشند. او هم اکنون نماینده سازمان ملل در بحث آسیب های اجتماعی در استان کرمان است و کمک های بشر دوستانه به او اعطاء می شود تا جمع بیشتری از همنوعان خود را از این تاریکی نجات دهد و آن‌ها را به روشنایی سوق داده و به سمت خانواده روانه سازد.

محمدرضا رضایی متولد ۱۳۵۱ در قوام آباد از توابع شهر رفسنجان است، محمدرضا که با ترک اعتیاد چند ساله، امروز زندگی سالمی دارد و دانشجوی کارشناسی ارشد رشته ادبیات و نویسنده و روزنامه نگار مطبوعاتی است، و موفقیت خود را مدیون قدم های ۱۲ گانه طلایی می داند که برداشته است. محمدرضا رضایی از داستان زندگی اش و رهایی از زندان و بند اعتیاد می گوید.

وقتی پاک شدم، به من گفتند برای اینکه دیگر به سراغ اعتیاد نروی باید عضو انجمن معتادان گمنام NA و AA شوی و با احترام به قوانین این انجمن برای خودت یک راهنما انتخاب کنی، پس برای خودم راهنمایی انتخاب کردم که ۸ سال پاک بود. راهنمایی که ۸ سال قبل از من راه بهبودی را طی کرده بود و در تمام دست اندازها و سرعت گیرهای مسیر را می دانست و از من خواست هر شب در کلاس های NA و AA شرکت کنم.

پرسیدم چرا شرکت در این کلاس های شبانه برایم ضروری است؟ جواب داد همانند یک بیمار کلیوی برای رهایی از درد نیاز به دوره ای دیالیز شدن دارد، روح یک انسان که تازه ترک کرده نیز احتیاج به درمان دارد.

یک انسان معتاد ۳ درصد بیماری جسمی و ۹۷ درصد اعتیاد روحی روانی دارد که باید درمان شود، این کلاس ها برای او اجبای است تا روح را درمان کند، با شرکت در این جلسات شبانه تأثیر مثبت را در زندگی ام مشاهده کردم.

۶ قدم خودشناسی و ۶ قدم خداشناسی

برای اینکه این تأثیرات مثبت در زندگی من پایدار باشند راهنمایم به من گفت: برداشتن گام های ۱۲ گانه طلایی یعنی ۶ قدم خودشناسی و ۶ قدم خداشناسی در این کلاس ها لازم و ضروری است.

با کمک راهنما و مربی ام اقرار و اعتراف کردم که من یک معتاد به مواد مخدر و عاجز و ناتوان از انجام کارها در زندگی ام هستم، ۳ ماه طول کشید تا تک تک سلول هایم پذیرفتند که همنشینی با مواد مخدر یعنی حذف من از زندگی سرشار از نشاط و شادابی.

اینجا به خودم تلنگر می زدم که خودخواه بودم و قبلاً بدون تعهد و تعقل کارهایم را انجام می دادم لذا در این قدم مشورت کردن در همه امور را از دیگران وارد زندگی ام کردم، این قدم به من آموخت که برای گرفتن تصمیم خوب باید با ۱۰ نفرمهارت دیده و کار بلد مشورت کنم. خودم را به خدا سپردم تا به آرامش رسیدم، با مشورت در حال زندگی کردن با طراوت هستم، انار دنیا به روی من می خندد.

درون من پر از زنگار است

این قدم به من آموخت که قبول کنم در زمان اعتیاد، درون من پر از کینه، نفرت و دیگر آزاری است و جایی برای حضور خدا نیست و پر از زنگار است. با اقرار به خودخواهی خودم، نفرت ها و رنجش ها را از خودم دور ساختم و سبک شدم و بال پرواز گشودم. امام علی (ع) هم اقرار خود را در چاه عرضه می کرد و سبک بالی را به امغان می آورد.

از خدا بخواهید نفرت ها را از شما دور سازد

این قدم ها می گویند که شما پر از اخلاق ها و نواقص شخصیتی هستید و باید از خدا بخواهید که این نفرت ها را از شما دور سازد.

بار سنگین حق الناس را بر زمین بگذارید

در این قدم ها می آموزیم که در زمان اعتیاد این بلای خانمانسوز، خسارت های هنگفتی به خانواده و مردم وارد کردم پس تکلیف جبران آن ها چه می شود ؟ سعی دارم خسارت ها را جبران کنم.
اگر امروز مادرم مرا صدا می زند، جواب می دهم، «جانم، فدایت شوم، قربانت بروم.» به این خاطر است که آن زمان که در دام اعتیاد گرفتار بودم او رنج مرا می خورد و خسارت های زیادی به او وارد کردم و امروز بعد از رهایی از اعتیاد باید به جبران خسارت ها بپردازم و لبخندی که بر لبان مادرم می نشیند برایم بسیار گرانبهاست.

امروز اگر کت و شلوار می پوشم به این خاطر است که به خودم ضربه و خسارت وارد کردم، آن زمان پوشیدن لباس های کهنه و پاره و خوابیدن در میان کارتن ها، دنیای شگفتی من بود، غافل از اینکه یک جوان باید به لباس پوشیدنش در جامعه اهمیت دهد، این امر آبروی خود و خانواده را حفظ می کند.

امام حسین(ع) در حدیثی می فرماید: «اگر کسی حق الناسی بر گردن داشته باشد اگر در رکاب من شهید شود شهید محسوب نمی شود.» تمامی افرادی که چه از نظر کلامی یا از نظر مالی خسارت زده ام را پیدا کردم و طلب حلالیت خواستم، گاهی اوقات ۲۰۰ هزار تومان خرج می کنم تا به شخصی که قبلاً ۲۰ هزار تومان خسارت زده ام را پیدا و جبران عمل کنم.

متحول سازی انسان

در شب ترازنامه اخلاقی و شخصیتی از خودم می گیرم، اینکه در طول روز چند کار منفی و چند کار مثبت انجام داده ام، و به این نتیجه می رسم که فردا باید کارهای منفی را کمتر و مثبت ها را افزایش دهم و کار منفی را یکبار حق انجام آن را دارم نباید تکرار شود.

ارزیابی ترازنامه اخلاقی و شخصیتی باعث می شود اشتباهاتم در زندگی کم شود و هر شب خود را بروز رسانی می کنم، وجدانم کم کم از خواب غفلت بیدار شده است، وجدانی که بیدار می شود خطای روز را در شب گریبانت می کند. وجدان تنها محکمه ای است که احتیاج به قاضی ندارد، عذاب وجدان سخت است.

دعا و نیایش برای اتصال با خالق هستی

در این قدم می آموزم که من اشرف مخلوقات هستم و خداوند از روح خود در من دمیده است و قطره ای در برابر اقیانوس بی کران هستم، برای وصل شدن به این اقیانوس دعا و نیایش با پروردگار آرامش بخش است. قرار نیست انسان با مردن به خدا وصل شود در این قدم و با دعا و نیایش می توان به خدا وصل شد.

پیام رسانی بهبودی خود به سایر معتادان

در این قدم آموختم که ما پیام بهبودی خود را به سایر معتادان ِ در عذاب می رسانیم. اگر ترک اعتیاد پر پرواز را راه اندازی کردم قدم ۱۲ را به خوبی اجراء کرده ام، در این مکان ۷۰ نفر از افرادی که با اختیار خود پا به این مرکز گذاشته و به درما قطعی خود به وسیله این ۱۳ قدم طلایی می پردازند.

این است ۱۲ قدم طلایی انجمن معتادان گمنام که محمدرضای رضایی را به سرنوشت متعالی وصل کرد و امروز به عنوان ستاره شهر و درمانگر موفق اعتیاد معرفی و از او تجلیل به عمل آمد. ستاره درخشانی که می تواند راه روشنایی را برای دیگر معتادان فراهم سازد.

او کمپ ترک اعتیاد «پر پرواز» را در قوام آباد رفسنجان راه اندازی کرد، قرار است کمپ ترک اعتیاد بانوان را به همراه مرکز نگهداری از کودکان آن ها را با کمک ۳۰ میلیارد ریالی خیر رفسنجانی آقای بساوند راه اندازی کند، همچنین کمپ ماده ۱۶ را هم پیگیر است تا با ایجاد آن خانواده های بی بضاعت را از چنگال اعتیاد برهاند.

اکنون محمدرضا، دنیایی پر از انارهای خندان را به خانواده هایی هدیه می دهد، که از تاریکی به سوی باغ اناری قدم برمی دارند تا دوباره شاد در کنار همسران و فرزندان‌شان بخندند.

خبرنگار:مریم رضایی

دکمه بازگشت به بالا