اجتماعیاخبارفرهنگی و هنریگزارش

اختتامیه‌‌ای برای تجلیل از خودشان

صبح پنجشنبه ۲۳ دیماه آیین پایانی “هفته رفسنجان شناسی” در تالار خیام دانشگاه ولیعصر برگزار شد، مراسمی با کلی برنامه های گوناگون که قسمت هایی از آن می توانست در طول این یک هفته در ساعاتی برای علاقمندان هر حوزه و حتی در مکان نمایشگاه برگزار و آن‌ها که مشتاقند بیایند و ساعتی آنچه را که دوست دارند ببینند یا بشنوند و لذت ببرند. اما با نهایت تأسف انگار قرار بود در آن مراسم هر اتفاقی بیافتد، غیر از آنچه که الزام و ضروری باشد.

به گزارش پایگاه خبری شایوردنیوز، این یادداشت نه برای تخفیف زحمت مجریان این رویداد که برای نقد برنامه ریزی آیین اختتامیه این همایش است. البته برگزاری “هفته رفسنجان شناسی” آن‌ هم در ایام امتحانات دانش آموزان که خانواده ها را هم درگیر خود کرده و در مکانی دور از دسترس مردم خودش جای پرسش بسیار دارد و منصفان تایید می کنند که با اهداف این رویداد نمی توانست همخوانی داشته باشد. اما برگردیم به آیین اختتامیه این رویداد که از ۹ صبح تا اذان ظهر به درازا کشید و هر اتفاقی در آن افتاد جزء آن‌چه که باید می افتاد. ادارات، نهادها و سازمان‌هایی از ماه ها قبل در پی تدارک برپایی نمایشگاهی در خور نام رفسنجان بودند، نیروهایی که گاهی شبانه روز خود را مکلف به ارائه تصویری بهتر از شهرشان می دانستند. تلاشی خالصانه برای کسانی که در افتتاحیه این رویداد حتی چند لحظه هم در بعضی از این غرفه ها توقف نکردند (نمایندگان و معاونین وزرا و هیأت همراه) تا ببینند چه شده است. حال در آیین اختتامیه به جای خدا قوت به این ارگان‌ها و نهادها و نیروهای سخت کوش که هم قبل و هم در حین آماده سازی نمایشگاه ساعت‌ها از عمر، وقت و نیروی خود را صرف راه اندازی به موقع نمایشگاهی کردند که سه روز قبل از افتتاح درب هایش باز شد تا با دویدن های مداوم به روز افتتاح و حضور اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس برسد، دست اندرکاران و مجریان برگزاری این رویداد از همه به خصوص خودشان تجلیل کردند به جز همین نهادها، ادارات و سازمان‌هایی که نفس‌شان در این ماراتُن دیده شدن گرفته شده بود. تجلیل از روسای ادارات، غرفه داران و خبرنگاران را موکول کردند به لحظه جمع کردن غرفه هایشان در عصر همان روز و با حضور هیچ فرد دیگری! حتی خود متولیانی که از هر آنچه نیرو در روابط عمومی مجتمع مس سرچشمه بود در مراسم اختتامیه قدردانی کردند، هم قدم رنجه نفرمودند و تنها دبیر این رویداد آمد و با پرسیدن تعداد اعضای غرفه و همکاران لوح هایی از پیش آماده شده و کپی شده ای را که هیچ اسمی هم بر روی آن نوشته نشده بود و در یک روکش پلاستیکی گذاشته بودند، به عنوان صله دادند و رفتند، همینقدر توهین آمیز!!

رفسنجان و رفسنجانی را با واژه دهان پرکن و پرطمطراق “نجیب” سرگرم “نجابتش” کرده اند، و دریغ از ذره ای شرم!

بعنوان یادداشت نویس کوچکی که گاهی فقط برای مردم می نویسد این رفتار را وقیحانه و به دور از هر گونه مروت می دانم و امیدوارم هرگاه به هدایایی که به خودتان داده اید نگاهتان افتاد، در ذهنتان بگذرد که هر چه دارید از مردم است نه از مرتبه ای که به افتخار نوکری این مردم به شما بخشیده اند.

امضاء محفوظ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا