اجتماعیاخبارحوادث

رگ غیرت

فاطمه ملایی / این روزها قصه تلخ رومینا سر زبان‌ها افتاده است، دخترک ۱۳ ساله تالشی که از خانه فرار می کند تا با مرد مورد علاقه اش ازدواج کند اما بعد از اینکه دوباره به خانه باز می گردد، شباهنگام قربانی خشم پدر می شود.

زندگی رومینا را از هر طرف که به آن نگاه کنیم و بخوانیم، تیره، سیاه و کدر است دختری ۱۳ ساله که بر سر دوراهی قرار گرفته بود، دخترکی که آرزوی ازدواج با مرد مورد علاقه اش را در سر داشت و فرار از خانه را راه حل مناسبی برای رسیدن به خواسته اش دانست و در آخر قربانی هوسهای یک مرد و تعصب نابجای پدر شد.

معمولا امن ترین مکان برای دختران خانه پدری است و دختران در خانه علاوه بر احساس آرامش و آسایش باید از امنیت خاطر هم برخوردار باشند. اما رومینای ۱۳ ساله ناامن ترین و ترسناک ترین لحظات زندگی اش را در خانه پدری گذراند. به گفته شاهدان، پدر بارها دختر را به قتل تهدید کرده و حتی او را به خودکشی ترغیب کرده بود تا به قول خودش این ننگ را پاک کند و دهان اطرافیان را با نگاه و ابزار “غیرت و مرد بودن” ببندد تا به او انگ “بی غیرتی” نزنند.

وقتی ماجرای رومینا را می خوانیم، نکات مبهمی در زندگی این دخترک بی گناه شکل می گیرد. رومینا اگر راه را اشتباه رفت و بر اساس خصلت دوران نوجوانی اش و اینکه به محبت و مهربانی و عشق نیاز داشت، عاشق مردی شد که نیازش را برآورده کند اما جدای از اینکه قربانی یک تصمیم اشتباه و هوسهای یک مرد شد، قربانی تصمیم نابخردانه و عجولانه پدر شد.

این ماجرا، حرفهای ناگفته زیادی دارد اما باید این نکته را گفت که به همان اندازه پدر در مرگ او مقصر است، جامعه، مدرسه، نهادهای حمایتی و.. هم در قتل رومینا بی تقصیر نیستند.

رومینا بعد از اینکه با کمک پلیس به خانه باز می گردد، دختر هشدار می‌دهد که پدرم مرا خواهد کُشت، اما آنها رومینا را تحویل خانواده می‌دهند. در اینجا سؤالات متعددی پیش می آید با این همه ارگان و سازمان اجتماعی و حمایتی و روانشناسان و مددکاران اجتماعی در کشور چرا حداقل بهزیستی برای حمایت از دخترک نوجوان وارد عمل نشده است و رومینا را زیر چتر حمایتی خود نبرده و مددکاران اجتماعی که در مراکز پلیس و دیگر مراکز روانکاوی هستند چرا برای آرام کردن پدر ورود نکرده اند؟

سیاست رسمی حکومت در این مواقع برای حفاظت از زنان و قربانیان خشونت خانگی چیست؟ آیا سندی بالادستی و یا حتی در مقیاس کوچکتر در شهرها برای مهار این پدیده وجود دارد؟

خشونت علیه زنان و دختران در ایران موضوعی است که همواره کج دار و مریز به آن پرداخته می شود و انگار بیشتر سعی می شود این موضوع نادیده گرفته شود و اینکه بیشتر تمایل به این سمت است که بحث‌ها و جدل های ناموسی کمتر مطرح شود.

می توان این نکته را متذکر شد که پدرهای زیادی به طور غیر مستقیم در قتل رومینا دست داشتند، پدرها و مدعیان قانون که فقط بر روی کاغذ وظیفه شان را مصوب کردند اما در عمل خود را به خواب زده اند.

رومینا این روزها در آغوش خاک‌ سرد قبرستان آرام گرفته است، دخترکی که به جای لباس سپید عروسی، کفن پوشید و قبر هم خانه آرزوهایش شد. امثال رومیناها در این جامعه کم نیستند، رومیناهایی که اگر به اقتضای سنشان انتخاب نادرستی می کنند اما نباید بگذاریم قربانی خشونت و تعصب بی‌ منطق شوند.

اما قتل رومینا که بر اساس قانون چون به دست پدر اتفاق افتاده است، قاتل قصاص نمی‏ شود و قصاص تبدیل به دیه و تعزیر خواهد شد اما جای رومینا در خانه خالی است تا مادر بار دیگر موهای دخترش را نوازش دهد و او را در آغوش بگیرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا